تابستان 96

تمام شد مرداد ماه رو میگیم و من برای تو ننوشتم.مرداد یک ماه عادی نبود ماه تولد تو بود نمیگم ماه تولد من و و خیلی های دیگه فقط میگم ماه تولد تو بود  

شرمنده پسرم  

مادر اینروزها خوب نیست ، گم شده مادرت انگار .تو ببخش.  

تولدت هزاران بار بر من مبارک که تو تمام داشته ها و نداشته های منی

تابستان 96...

شهریور هم از راه رسید تابستانی که نفهمیدم چطوری شروع شد و چطوری داره تمام میشه تابستان 96...ادامه مطلب

کلاس سوم 3 

خانم حبیبی 

مهرت مبارک مهربانم

تابستان 96...

میدونم مدتهاست ننوشتم اما اصلا از تو غافل نیستم که تازه تو بهترین و پررنگ ترین  انگیزه این روزهای منی تمام اون روزهایی که کم آورده بودم و غرق در ناامیدی های ناشی از بیماری بابا بهمن بودم  تو و فقط تو باعث شدی بلند شم و دوباره محکم و قوی به راهم ادامه بدم و همچنان دارم با امید جلو میرم   خیلی روزهای سختی بود خیلی تنها بودم و به مدد اونهایی که عزیز میدونستن تنها تر هم شدم اما تو بودی همین ما را بس  و تو پسر من   کلاس سوم رو بخوبی دار یپشت سر می زاری ،تمام شوق و ذوق ات واسه چهارشنبه ها و زنگ ورزش هست ، خیلی تو گیر و دار درس نیستیم هر سه مون ولی ازش غافل هم نیستسم اما کلاس های یک روز در میان شمشیربازی و کانون زبان هم هست و تفریحات سه نفره ما سه تا و دورهمی های دوستانه شما و همکلاسی هات  اینروزها:  بابابهمن و مامان مجیده اینجان و تو  وابسته تر ازقبل اجازه تکون خوردن بهشون نمیدی و تمام وکمال واسه خودت میخواهیشون باهم بخوابین باهم برنامه مورد علاقه تو رو ببینید باهم بازی باهم ورق باهم استخر و همش باهم....  لذت ببر پسرم تو هم اینروزها داری جور ی که من  تو بچگی ام از خواب بیدار مشدم از خواب بیدار میشی با بوسه های بابا بهمن با ماساژ مخصوص با زمزمه های که با آرامش تمام ازت میخواد بیدار شی  + نوشته شده در  سه شنبه پنجم دی ۱۳۹۶ساعت 11:46  توسط غزال علوی  |  تابستان 96...ادامه مطلب

زندگانی مادر سلام.... امروز هوای خونه مجازی تو به سرم زد.یاد اون روزایی که با جون و دل برات مینوشتم.این چند وقت از اینجا خیلی دور شدم ولی همچنان اینجا برام زیباترین وبلاگ دنیاست چون سراسر عشقه و بس!!! مهربون من....ممنونم که لحظه هام رو با وجودت زیباتر کردی.ممنون که پاتو به زندگی من گذاشتی و با اومد تابستان 96...ادامه مطلب

تابستان 96...

امروز پسرک اشیاق خاصی داشت برای زود رفتن به مدرسه و حاضر شدن پیش از موقع حتی در مراسم صبحگاهی  واما علت:  ستاره های پسرک در مدرسه آنقدر زیاد شده اند تا در مراسم صبحگاهی مدرسه و در مقابل سایر دانش آموزان مورد تشویق قرار گیرد.  زندگیت پر از ستاره ای ستاره زندگی مادر  آراد میگفت: میدونی مامان قرار نیست تابستان 96...ادامه مطلب

تابستان 96...

تابستان 96...

 تولد دوباره زمین برای ما میشود بهترین و ناب ترین روزهای خدا  و در این روزها و لحظات قشنگ با تو میگویم:  از وقتی که آمده‌ای، گویا روزگار هم با من مهربان شده است! و من گاهی دلم مي‌خواهد آن‌قدر بمانم که شاهد تمامِ چیزهایِ خوبی باشم که برایت آرزو دارم!  روزهایِ خوبی که عاشق شوی و بی‌دریغ مهر بورزی ... تابستان 96...ادامه مطلب